جدول جو
جدول جو

معنی نصرت دهی - جستجوی لغت در جدول جو

نصرت دهی
(نُ رَ دِ)
نصرت دادن. رجوع به نصرت دادن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نُ رَ)
عباسقلی خان دکنی هندی از پارسی گویان دکن است در عهد فتحعلی شاه قاجار سفری به ایران کرده، خط خوشی داشته. او راست:
ز بیم آن که دوران شایدش از من جدا سازد
به رویش هر نگاه من نگاه آخرین باشد.
#
عقده در کار من از آبلۀ پا افتاد
سخت وامانده ام ای خار بیابان مددی.
(از مجمعالفصحا چ مصفا ج 6 ص 1089)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
التّمكين
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
Empowerment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
autonomisation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
empoderamento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
授权
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
بااختیاری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
ক্ষমতায়ন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
การเสริมอำนาจ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
uwezeshaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
güçlendirme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
権限付与
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
권한 부여
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
העצמה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
расширение полномочий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
अधिकारिता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
empowerment
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
potenziamento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
empoderamiento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
надання повноважень
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
upoważnienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
Ermächtigung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قدرت دهی
تصویر قدرت دهی
pemberdayaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی